ابرکوه:
ابرکوه یکی از قدیمیترین شهرهای ایران است که در مرکز ایران و در محدوده استان یزد واقع میباشد. هم اکنون آثار باستانی بسیار زیادی از روزگاران گذشته در این مکان بجای ماندهاست که نشان از وجود تمدنی بیاد ماندنی و قدیمی دارد. اولین اثری که اگر آنرا از عجایب بدانیم اغراق نکردهایم وجود یک درخت سرو کهن سال و بلند است که بر پایه ارزیابی متخصصین فن و از جمله یک دانشمند مشهور روسی عمر آن به بیش از ۴۰۰۰ سال بالغ میشود. این درخت مشهور که هنوز نیز سر سبز و با صلابت در مرکز این شهر خودنمایی میکند دارای ارتفاعی بالغ بر ۲۸متر میباشد.
درباره ابرکوه:
جغرافیا و اقلیم:
ابرکوه در جنوب غربی شهرستان تفت و استان یزد واقع شده است. این شهرستان از شمال به شهرستان صدوقِ استان یزد و شهرستان شهرضا استان اصفهان، از شرق به شهرستان خاتمِ یزد و از غرب و جنوب به شهرستان آبادهِ استان فارس محدود است. وسعت ابرکوه ۵۶۴۱ کیلومترمربع میباشد و در مختصات جغرافیایی ۵۲ درجه و ۵۸ دقیقه شرقی و ۳۰ درجه و ۴۶ دقیقه شمالی و با ۱۵۵۰ متر ارتفاع از سطح دریای آزاد واقع شده است. از نظر توپوگرافی، دشت ابرکوه جزئی از فلات خشک مرکزی ایران است که رشته کوههای زاگرس چون حصاری انتهای این دشت را در جهت غرب و جنوب در بر می گیرد و کَفه ( کویر) ابرکوه با کمتر از ۱۴۵۰ متر پست ترین محل این حوزه است. ابرکوه دارای اقلیم گرم و خشک بیابانی می باشد. آب و هوای شهر در مقیاس عمومی ، ویژگیهای اقلیمی مناطق کویری درون فلاتی ایران را داراست و از مشخصات آن، کمیِ بارندگی ، دامنه نوسان حرارتی کم و بیش زیاد و خشکی می باشد. بیشترین درجه حرارت متوسط مربوط به ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور بوده و به صورت نسبی این ۴ ماه از سال از نظر دما متمایز از سایر ماههای سال هستند. همچنین ماههای آذر ،دی ، بهمن ، بطور نسبی خنک ترین ماههای سال هستند. بیشترین درجه حرارت، ۱/۳۹ درجه مربوط به مردادماه و حداقل آن مربوط به بهمن و اسفندماه با ۴/۰ درجه سانتیگراد ثبت گردیده است. بیشترین میزان بارندگی ماهیانه مربوط به ماههای بهمن و فروردین و بین ۵/۱۵ – ۱۲ میلی متر می باشد. جهت وزش باد غالب در استان، شمال غربی ـ جنوب شرقی می باشد. بیشترین سرعت وزش باد در این شهر از اواسط ماه اسفند تا اواسط ماه مهر بین ۸ تا ۱۰ نات می باشد.
وضعیت اجتماعی:
بر اساس آخرین سرشماری در سال ۱۳۷۵ جمعیت خانوارهای ساکن شهر ابرکوه، ۱۹۱۶۴ نفر و بر اساس آمار کلی ،جمعیت شهرستان در حدود ۴۳۵۰۰ نفر می باشد. دین مردم این شهرستان اسلام و مذهب ایشان شیعه است. در زمینه کشاورزی، عمده ترین سطح زیر کشت ابرکوه مربوط به گندم، و پسته دومین محصول عمده ابرکوه است. از محصولات باغی ابرکوه می توان زردآلو ، انار و انگور را نام برد. از کل جمعیت شاغل ابرکوه در بخشهای عمده فعالیت، ۸/۱۲ درصد در بخش کشاورزی، ۲/۲۹ درصد صنعت ، و ۵۸ درصد در بخش خدمات مشغول فعالیتند.
سوابق و پیشینه تاریخی:
از نظر تقسیمات کشوری ابرکوه قبلاً جزئی از شهرستان یزد از استان اصفهان بوده (تا سال ۱۳۳۲) و سپس در سال ۱۳۳۲ به استان فارس (شهرستان آباده) ضمیمه گردید. درسال ۱۳۶۷ این شهر به عنوان بخشی از شهرستان تفت از استان یزد درآمد و در سال ۱۳۷۳ طبق آخرین تقسیمات کشوری مستقلاً یکی از شهرستانهای یزد با مرکزیت ابرکوه گردید.
وجه تسمیه ابرکوه:
از آنجا که این شهر ابتدا در پای کوه ساخته شده، آنرا «برِکوه» میگفتند (کنار کوه) که در گویش مردم به «ابرکوه» تبدیل شد و پس از ورود اسلام این نام نیز مانند بعضی نامهای دیگر در گویش عربی، کاف به قاف تبدیل و «ابرقو» خوانده شده است. نهایتاً در سال ۱۳۵۰ این شهر به صورت رسمی «ابرکوه» نامیده شد. نام آن در منابع قدیم و جدید به صورتهای «ابرقو»، «ابرکویه»، «ابرقویه»، «برقوه» و «درکوه» آمده است. «ابر» در فرهنگ دکتر معین چنین تعریف شده :۱- بر- به ۲- زبر – بالاروی – سر ۳- با ۴- بر سر – در
افسانه ها و داستانهایی درباره ابتدای حضور ابرکوه:
درباره بوجود آمدن و قدمت ابرکوه افسانه ها و داستانهایی نقل می شود که اغلب سند و مرجع علمی مقبولی ندارند ولی با توجه به آثار و ابنیه باقیمانده میتوان پی به قدمت زیاد ابرکوه پی برد. ولی تاریخ دقیق آنرا می بایست در نوشته های پراکنده جستجو کرد. در کتاب «شناخت ابرکوه و قدمت آن» از قول احمد بن حسین بن علی کاتب مؤلف کتاب تاریخ جدید یزد آمده زمانی که اسکندر کثه (یزد کنونی) به عنوان زندان قرار داد (یعنی زمانی که تازه یزد را بنیان نهاد) نایبی برای خود در «ری» تعیین نمود که از ایالات ابرقو-اصفهان-اصطخر-قم خراج به نزد وی می فرستاد. در صورت صحت این گفته قدمت ابرکوه نه تنها از یزد بیشتر است بلکه در آن زمان هم سنگ و هم رده ایالت اصفهان و اصطخر قلمداد میشده. درباره ابرکوه در نگاشته های قدیم سخن فراوان رفته از آنجمله: «مسالک الممالک» اصطخری، «حدود العالم من المشرق الی المغرب» ،«فارسنامه» ابن بلخی، طمعجم البلدان» یاقوت حموی، «المسالک و الممالک» ابن خرداذبه، «اقلیم پارس» ایرج افشار، «نزهه القلوب» حمدالله مستوفی، «سیاحت نامه جنوب ایران»، «فارس نامه ناصری» حاج میرزا حسن فسایی، «کتاب اثار ایران» آندره گدار، «اقلیم پارس» محمد نقی مصطفوی، «تاریخ و جغرافیای شهرستان آباده» عبدالرحیم شریف، «لغت نامه دهخدا»، «فرهنگ فارسی معین».
در کتب:
در کتاب آثار ایران درباره موقعیت جغرافیایی ابرکوه آمده:
ابرقو تقریباً در وسط راه استخر به یزد واقع است. بنابر روایت حمدالله مستوفی در ابتدا در پایان کوهی ساخته بوده اند و برکوه میگفتندش و بعد از آن بر صحرایی که اکنون هست این شهر کرده اند. شهری کوچک است. کسی که از راه سورمق یا دهبید بیاید هنوز هم در دامن کوهی سنگی، که در صحرا جامانده است آثار شهر قدیم،و در کنار خرابه های عتیق، شهر جدید را که مستوفی اشاره می کند می بیند. ابرقویی که در دشت واقع است از حیث آبادی شباهتی به ابرقوی عهد مغول ندارد بلکه در حقیقت میان آبادی کنونی او و ویرانه های اطرافش تفاوتی نیست، بنابر بعضی اقوال که بسیار متحمل هم است این شهر در حمله افغانها خراب شده است(۱۱۳۵ هجری). ولی علت حقیقی ویرانیش سابق بر هجوم افغانهاست. این شهر هم مثل بلاد بسیاری که پیش از این آباد و سر سبز بوده اند، بدرود حیات گفته یا بحال نزع افتاده است زیراکه تنها علت عمران این بلاد وقوع در سر راه تجارتی بوده و با انحراف تجارت رشته حیات آنها منقطع شده است، راه معروف کاروانی عهد مغول که از خلیج فارس تا دریای سیاه کشیده بود از هرز شروع و پس از عبور کرمان و یزد و سلطانیه و تبریز به سواحل دریای سیاه می رسید و ادویه چین و هند و نیل سوده و مشک و صمغ و اجناس ابریشمی و بنه کرمان و یزد و شیراز و سنگهای قیمتی را که شیراز و هرمز و سلطانیه بازار عمده آن محسوب می شد به اروپا می رسانید.